به کجا چنین شتابان ؟
زندگی مثل یک موزیک با ریتم 6/8 در حال گذر است و فقط ما میدانیم که میگذرد ! اما به چه قیمتی ، خدا میداند ! اگر بخواهم از شرایط خودم در طی سال گذشته و البته سال آینده بگویم ، تنها میگویم که اینطوری نمیخواستم ، هرگز فکر نمیکردم که با این که کنکور دارم اما آنقدر کم درس بخوانم که امید خودم را برای رسیدن به دانشگاهی که میخواهم از دست بدهم. اما چه کنیم میگذرد ! یا حتی آنقدر درگیر کارهایم شوم که خیلی ها را فراموش کنم.
طی دو هفته گذشته با مشکلاتی روبرو بودم که آنقدر اعصابم را خورد کرده بودند که فرصت حتی لحظه ای خنده از ته دل را به من نمیدادند. هک شدن و مشکلات بعدش ، مشکلات با مدرسه ، دوستان و .. انگار تمامی مشکلات صبر کرده بودند تا در دو هفته گذشته بر روی سرم خراب شوند . گرچه حال به شرایط نسبتا ثابتی دست یافتم ، البته اگر بگذارند ! باعث شدم که یکی از دوستانم ناراحت شود اما خب برای خودش بود ، نمیخواهم ناراحتی بزرگتری در آینده نصیبش شود.
طی تصمیم جدیدی که گرفتم ، بنا شد که طبق برنامه راهبردی ( کانون ) الباقی دروس را بخوانم و درس های عقب مانده را بگذارم برای دوران طلایی(!) کنکور . گرچه میدانم آنقدر هم طبق برنامه بودن امکان پذیر نیست ، اما چه کنیم که آدمی به امید زنده است!
- پنجشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۱، ۱۱:۲۶ ب.ظ
شما الان کامل مشکل رو میدونی، راه حلش رو هم میدونی
پس مشکلات رو فراموش کن
چندتا آهنگ گوش بده و به سمت هدفت برو
یه قل دو قل بازی نمیکنی که ناراحتی با دردسری نداشته باشه
داری آیندت رو میسازی و برای هرکسی این مشکل ترین کار و سخت ترین امتحان زندگیشه
امیدوارم روزی اون قدر خنده به رویت بیاد که همه مشکلات رو دایورت کنی
:-*